همه چیز و هیچ چیز

هرچی چرت و پرت که به ذهنم برسه و من حال تایپ کردنشو داشته باشم اینجا ظاهر میشه

توسعه برنامه ها با استفاده از تکنولوژی های وب - قسمت اول

چه خوشتون بیاد چه نیاد طراحی و توسعه برنامه های کاربردی یه شکل و فرم کاملا متفاوتی از یه دهه گذشته پیدا کرده، اما برای درک بهتر این موضوع چهار دهه گذشته رو به شکل اجمالی بررسی میکنیم.


دهه 80 -> زبان های برنامه نویسی رایج C و Fortran، سخت افزارهای گرون قیمت، mainframe ها تصور عمومی از کامپیوتر در ذهن مردم بودن . کامپیوتر ها بیشتر تو مراکز دولتی، بانک ها و دانشگاه ها پیدا میشدن. سیستم عامل های رایج از جمله UNIX و DOS بودن. صنعت بازی های ویدئویی در این دهه بسیار شکوفا شد و شرکت Nintendo قهرمان بلا مناضع این صنعت بود. بازی های 2 بعدی مثل Ninja Gaiden بسیار سکسی به نظر میومدن و همه جا پیدا میشدن (هرچند برای من هنوز این سبک از بازی ها خیلی سکسی بنظر میان). سرعت پایین کامپیوتر ها و محدودیت در فضای ذخیره و بازیابی اطلاعات. عدم دسترسی به شبکه اینترنت(هنوز بصورت رسمی بوجود نیومده بود). نرم افزار های Free / Open Source تقریبا بی معنی بودن(پروژه GNU در همین دهه شروع شد ولی یک دهه طول کشید تا اینترنت باعث رشد این پروژه بشه)


دهه 90 -> زبان های برنامه نویسی رایج ++C و Perl، سخت افزار ها نسبتا کند و نسبتا گرون قیمت ولی نه اونقد که مردم نتونن یه PC واسه خودشون بخرن. فروش خوب کنسول های بازی 3 بعدی مثل PlayStation1 که باعث شد این صنعت به سمت جدیدی حرکت کنه و همینطور بازی های PC هم بسیار رایج شد. همچنین در همین دهه شرکت id بازی Quake رو عرضه کرد که باعث ارضا شدن نیمی از انسانهای کره زمین شد. اینترنت به صورت رسمی راه اندازی شد و کمی بعد WEB متولد شد. سرعت اینترنت در حد لاکپشت. سیستم عامل GNU/Linux در همین دهه متولد شد، البته مایکروسافت با عرضه سیستم عامل Window تونست همه رقبای خودش رو تا مرز نابودی بکشونه و به جرات میشه گفت اگه اینترنتی نبود الان خبری از Linux یا BSD و بقیه سیستم عامل های آزاد نبود. گوشی های تلفن همراه وارد زندگی مردم شدن که البته خیلی بزرگ و بی مصرف بودن و صرفا برای برقراری تماس صوتی به کار میومدن. حرف زدن با تلفن همراه در خیابان بسیار عجیب و احمقانه به نظر می آمد. 


دهه 2000 -> زبان های برنامه نویسی رایج Java، C#، PHP. سخت افزار ها سریع و نسبتا ارزان شدند. دیگه تو این دهه داشتن یه کامپیوتر تو خونه خیلی عادی بود، تازشم خیلیا رفتن لپ تاپ خریدن. حمل کیف لپ تاپ از نکات بارز این دهه بود. پیدایش حافظه های قابل حمل مثل Flash memory ها. شکوفایی صنعت بازی و رقابت تنگا تنگ Sony، Microsoft و البته Nintendo برای تصاحب بازار و البته درخشش PC در زمینه بازی ها. خرید و فروش و کلا تجارت الکترونیکی یه مفهوم رایج و پرکاربرد در این دهه بود. اولین نسل گوشی های هوشمند در این دهه وارد بازار شد. Blackberry خدای صنعت گوشی های هوشمند بود. Google کم کم تبدیل به قول اینترنت شد و همه جوانان بویژه جوانان ایرانی شبها در Yahoo در حال اصل دادن و گرفتن بودند (یه دختر خوشگل کرجی برای دوستی و از این جور بحث ها) و همه دکتر و خارج رفته بودن. وبلاگ ها هم خیلی زیاد شدن و فیس بوک و توییتر هم بوجود اومدن که شخصا از تولد توییتر خیلی راضیم. صنعت پورن علاقه مندان خودش رو در اینترنت پیدا کرد و حالا دیگه مهم نبود در ایران باشی یا کانادا، آخرین فیلم های بانو الکسیس در کثری از ثانیه در دسترس سینه چاکان این بزرگوار بود. نرم افزار های Free/Open source همه جا در دسترس بودن و خیلی ها بدون اینکه بدونن ازشون استفاده میکردن مثلا فایرفاکس.


دهه 2010 -> زبان های برنامه نویسی رایج Python، Javascript، Ruby. سخت افزار ها به طرز احمقانه ای سریع و ارزون قیمت شدن. فروش PC به شکل خطرناکی کاهش یافت و همه گوشی و تبلت خریدن و iPhone تبدیل به اولین کالای لوکسی شد که در دست هر کس و ناکسی یافت میشد به ویژه قشر بی سواد و کم سواد. شبکه های اجتماعی جدید هر روز از زیر بته ظاهر شده و آمارشان از دست خارج گردید و هرکسی بالا 80 تا اکانت در جاهای مختلف داشت که الان دیگه یاشدم نیست. ایرانی ها دچار تب پیام رسان های اینترنتی شدند و در یک حرکت ناجوانمردانه همگی Viber را تخلیه کرده و به سمت Telegram حمله ور شدند. صنعت بازی های ویدئویی هم سرش را به سمت گوشی های هوشمند کج کرد. همینطور نرم افزار های بیشماری هم برای این گوشی ها تهییه و تولید شدند که باعث شد ما با واژه App اجین/عجین! شویم. دیگر هیچ کس به مهمانی نمیرفت و یا اگر هم میرفت تو چشم کسی نگاه نمیکرد و از شرمندگی همه سرشون در گوش های خود بودندی. مسی پنجمین توپ طلای خودش رو گرفت و فیلم های سوشا مکانی با دختر خاله هایش که با سرعت نور بین ملت شریف دست به دست میچرخید باعث شد تا او از دنیای فوتبال  خداحافظی کردانده شود!


اوف خیلی زیاد شد، بقیه مطلب باشه واسه قسمت بعدی، البته از قسمت بعدی دیگه مطالب یکم فنی تر خواند شد!

۲۰ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سپهر آریانی

MD5 چیست؟

امروز یکم بی حال و بی کار بودم گفتم یه چیزی بنویسم، یکم فک کردم چیزی جز همین موضوع MD5 به ذهنم نرسید.

خوب MD5 مخفف واژگان Message Digest 5 میباشد، که ترجمه فارسی اون میشه "خلاصه پیام 5". MD5 در واقع یک تابع پرکاربرد در هم آمیزی (Hash) در علم رمزنگاری است که توسط رونالد ریوست در سال 1991 طراحی شد. ایده پشت این الگوریتم این است که ورودی از نوع متن یا باینری با هر اندازه ای تبدیل به خروجی Hash موسوم به checksum با اندازه ثابت شود. یه مثال ساده از این الگوریتم رو در عکس زیر میبینید:

همینطوری که در عکــس بالا سرتون میبینید در این الگوریتم ورودی هرچی که باشه نهایتا تبدیل به یک مقدار Hash که در واقع یک مقدار Hex که تعداد ارقام اون 32 تا هست میشه، جلل خالق!


کاربرد MD5 چیست؟

فرض کنید که میخاین یه فایلی رو از طریق Email یا IRC یا Telegram یا الاغ یا هرچی دیگه بفرستین واسه دوستتون تقی. برای اینکه تقی اطمینان حاصل کنه که فایل دریافتی دستکاری نشده یا اینکه دچار نقص نشده باشه، اول خودتون فایل مذبور رو میریزین تو الگوریتم MD5 و از اونورش checksum که همون عدد 32 رقمی Hex هست رو دریافت میکنین و به اطلاع تقی میرسونین. اونگاه تقی هم وقتی فایل مذبور به دستش رسید دوباره اونو میریزه تو دستگاه MD5 (بند خدا فایل مذبور) و مقدار checksum خروجی اونو با مقداری که از شما دریافت کرده مقایسه میکنه، اگه دو تا مقدار با هم یکی بود ینی فایل دست نخورده مونده و مورد اعتماده.


داستان یک کاربرد!

برای اینکه بهتر به کاربرد این الگوریتم پی ببرین یکی از استفاده های اونو تو یکی از برنامه هایی که نوشته بودم در زمان قدیم براتون میگم. در گذشته برای یک شرکتی کار میکردم که نرم افزار های بانکی تولید میکرد و با چند بانک هم طرف حساب بود. ما تغریبا هر چند هفته یک بار مجبور بودیم یک ورژن جدید از تغییرات درخواستی بانک ها تولید کنیم، هر بانک بعد از تست و اعلام رضایت از کارکرد نرم افزار باید ورژن جدید رو در تمامی شعبات خودش پیاده سازی میکرد که یک عمل پر دردسر و پر خطا بود. نهایتا مجبور شدیم که عملیات دستی به روز کردن نرم افزار رو تبدیل به یک روند خود کار کنیم، یه چیزی مثل سیستم به روز رسانی Chrome. 

بعد از طراحی سیستم به روز رسانی خود کار و تست کردن اون تو سرور های خودمون به این نتیجه رسیدیم که وقتشه اونو توی سرورهای بانک بزاریم تا شعبات بتونن به صورت خودکار آخرین ورژن نرم افزار رود بگیرن و استفاده کنن، در ست زمانی که فکر میکردیم که همه چیز به درستی کار میکنه کارمندان شعبات شروع کردن به اعتراض که همه چیز از کار افتاده و هیچ چیز کار نمیکنه. پس از بسی بررسی متوجه شدیم که بعضی از شعبات بعد از اتمام عملیات دانلود، فایلی خراب شده رو دریافت کردن و این فایل قابل استفاده نبود. باز بعد از بسی بررسی متوجه شدیم کیفیت دسترسی بعضی از شعبات به سرور بانک پایین بود و در بعضی مواقع فایل های دریافتی با مشکل دریافت میشد. خوب راه حل چی بود، از کجا متوجه میشدیم که فایل دریافتی همون فایل موجود روی سرور هست. درسته باهوشا! MD5 checksum !!! 

ما به این نتیجه رسیدیم که در کنار package نرم افزاری که روی سرور قرار میدیم، یک فایل checksum هم از اون package تولید کنیم و روی سرور بزاریم، بعدا وقتی شعبه ای package جدید رو دریافت کرد، chcksum اونو تولید میکرد و با مقداری که روی سرور قرار داشت مقایسه میکرد، اگه مقداراشون فرق میکرد دوباره فایل جدید رو دانلود میکرد، و انقد این کار رو انجام میداد تا فابل رو مث آدم کامل دریافت میکرد. البته همه این مراحل بصورت خودکار انجام میشد!

خلاصه اینکه اصلا MD5 چیز خوبیه! بعـــــلـــــــه  قصه ما به سر رسید، MD5 به خونش نرسیــــــــــــــــد!

۰۳ دی ۹۴ ، ۱۴:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سپهر آریانی

جاذبه چیست و از کجا آمده و به کجا میرود؟ (بخش دوم، سرنوشت گرانش)

امروز ترا دسترس فردا نیست ... و اندیشه فردات بجز سودا نیست
ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست ... کاین باقی عمر را بها پیدا نیست

در قسمت قیلی ماجراهای گرانش و دوستان با سرگذشت گرانش آشنا شدیم در این قسمت با سرنوشت گرانش آشنا خواهیم شد. بعـــــله در قسمت قبل گفتیم که انیشتین متوجه شد که در پس این عالم یک سری قاعده و قانونی موجوده به اسم نسبیت، اون فرض کرد که فضا و زمان به صورت هماهنگ و همراه در هم تنیده هستن مثل تار و پود لباس، تار و پود این دنیا رو تشکیل میدن. بنابر این توضیح، گرانش مانند یک خمیدگی در تار و پود فضا-زمان عمل میکنه که این خمیدگی بواسطه جرم اجسام در فضا-زمان بوجود میاد، درست مثل عکسی که در زیر میبینید.



این خمیدگی در فضا که توسط اجسام با جرم بالا تر ایجاد میشه در نهایت باعث میشه اجسام با جرم کمتر به سمت اون جسم بزرگه لیز بخورن و به بیان دیگه به سمت اون متمایل بشن. اما همین توضیح که بسیار قانع کنند به نظر میرسه تنها رفتار اجسام در مقیاس های بزرگ رو توجیه میکنه، در حالی که نیوتون قبل مرگش تو وصیتش تاکید کرده بود که گرانش هر جسمی که جرمی داشته باشه رو انگولک میکنه حالا میخاد اون جسم اندازه کهکشان راه شیری باشه یا اندازه کله شما خواننده محترم یا اندازه یه چیزی در حد نانو!

اما قانونی که انیشتین اونو اثبات کرد در اندازه های خیلی خیلی کوچیک غلط از آب در اومد و درست زمانی که همه داشتن نسبت به ماجرا مشکوک میشدن یهو سر و کله یه مساله کاملن جدیدی به اسم تئوریه کوانتوم پیدا شد که ادعا میکرد قطعه گم شده پازل بود. کسی که اونو به عنوان تئوریسین اصلی مکانیک کوانتوم میشناسن کسی نیست جز اوس مکس پلانک که از همان کودکی در یکی از قریه های آلمان مشغول به تحصیل علم مکانیکی زیر دست استادان به نام زمان خودش بود تا این که پس از کسب تجربه های فراوان و فعالیت در مکانیکی مجار ایران خودرو به فکر راه اندازی مکانیکی خودش به نام مکانیکی کوانتوم شد که بعدا به پیشنهاد باجناقش که خیلی آدم دنیا دیده ای بود حرف "ی" رو از تابلو مغازش برداشت و نتیجه اون شد: "مکانیک کوانتوم".
فیزیک کوانتوم وجود ذرات ریزتری از نوترون، الکترون و پروتون ها رو اثبات میکرد که در علم فیزیک کلاسیک که از زمان نیوتون فقید شروع شده بود ایجاد حالت استثنایی میکردن، بزارین اینجوری بگم که این ذرات خیلی ریز ناقلا در علم فیزیک کلاسیک نمیگنجیدندی و نیاز به فیزیک کوانتوم بود که اونا رو یه جا ساماندهی کنن چرا که بنی آدم اعضای یک پیکرند.
علم کوانتوم وجود ذرات بسیار ریزی رو پیشنهاد کرد به اسم گراویتون که گرانش رو کنترل میکنن تا از این راه زد و خورد های مواد در مقیاس های زیر اتمی و بلکه زیر پتویی و حتی زیر تر از اونو توضیح بده. تمام این فیزیک میزیکا باعث شدن که ما به فهم جدیدی از قوانین دنیا که هم چنان هم برقراره برسیم، فهمی که میگه: گرانش هنوز هم به عنوان یک مساله مرموز آلود! در علم فیزیک باقی مونده و یکی از بزرگترین موانع دانشمندان برای دست یافتن به یک تئوری واحد برای توضیح هر زد و خوردی بین اجسام و ذرات عالم هستی است.

خوب همونطوری که از بوش بر میاد مطلب ما به سر رسید، گراویتی به خونش نرسید. 
پس تا مطالب سر کاری دیگر بدرود...
۲۸ آذر ۹۴ ، ۱۴:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سپهر آریانی

جاذبه چیست و از کجا آمده و به کجا میرود؟ (بخش اول، تولد گرانش)

ای گرانش...

از کجا آمدی و آمدنت بهر چه بود؟ ... به کجا می روی آخر ننمایی وطنت (با طلب پوزش از خیام نیشابوری). 


همیشه سوالای زیادی در مورد شروع جهان و پایانش در ذهن کوچکم در رفت و آمد بودن و اینکه شروع جهان با دخالت مستقیم نیروی گرانش در ارتباط بود منو به این سمت کشوند که یه مطلب کوتاهی در این مورد بنویسم. البته برای اینکه از بار علمی این مطلب کم نشه چیزی از ذهن کوچکم تراوش نکردم بلکه بجاش مطلب یه سایت رو براتون به پارسی برگردوندم، پس اگه جایی غلط داشت با خار مادر و عمه منبع مطلب در میون بزارین، با تشکر!


گرانش یکی از چهار نیروی پایه ای (اولیه) جهان ما محسوب میشود که غیر قابل لمس نیز است. این نیرو همون نیروییه که باعث میشه سیارات و همینطور کل جهان هستی تو مدار خودشون مث عادم(آدم) در چرخش باشند. دوباره این همون نیرویی که باعث میشه ما رو زمین بچسبیم و تو هوا معلق نمونیم(یا به قول مادرم سرگردان و سیبیل نشیم)، همینطور گرانش نقش بسیـــــــــــــــــار مهمی در تمام اتفاقات طبیعی بازی میکنه از  جذر و مد آب اقیانوسا بگیر برو تا برسی به گردش خون بدن خودم و خودش. خوب با این همه تفاسیر، گرانش چوجوری بوجود می آید، ها؟ علم فیزیک با اون همه گرد و خاکی که به راه انداخته است هنوز نتوانسته است که مث آدم جواب قطعی و کاملی به این سوال بدهد! ولی یه حدسایی زده که منم خودم همین حدسا رو قبلن زده بودم.


اولین کسی که به صورت عمیق به سمت این سوال رفت کسی نبود جز مرحوم مغفور نیوتون علیه الفوتون (Isaac newton). بعــــــــله... نیوتون به ما پایه های فیزیک رو آموخت و کسی بود که انرژی جنبشی رو تعریف کرد شایدم اولین بار خودش اونو اختراع کرد، به هر حال نیوتون از قانون عمومی گرانشی برای تعریف اینکه گرانش چوجوری کار میکنه استفاده نمودندی. دستش درد نکنه، چون با همون تعریفش ما متوجه شدیم که هر دو شیئ که در این عالم هستی جرمی دارن میتونن از خودش گرانش در کنن و خوشونو به همدیگه جذب کنن. مث همین خانومای قند عسلی که در خیابون گرانش تولید میکنن. حالا هرچی جرمشون بیشتر و فاصلشون نزدیک تر اونوقت نیروی گرانششونم بیشتر تا اون حد که از یه جایی به بعد ناگهان نیروی گشت ارشاد نیز به عنوان نیروی پنجم عالم هستی وارد عمل میشود. یعنی نیروی گرانش با جرم اجسام و نزدیکی آنها نسبت به هم بی تفاوت نیست. حــــــالــــــا ... همه این توضیحات نیوتون فقط بخشی از کل ماجرا رو نشون میداد، البته نیوتون برای ادامه توضیحات حتی به ایران هم سفر کرد که دیگه عجل مهلتش نداد و در همون شهری که قبلا مال امپراطوری ایران بوده که من الان حضور ذهن ندارم درگذشت، به هر حال نیتون ایرانی بود(والا).


 چند هزار سال بعد یک دانشمند دیگری که اسمش انیشتین بود مقاله های نیوتون رو توی IEEE به صورت غیر قانونی دانلود کرد و متوجه شد یه جای کار ایراد داره و پس از کلی جهد و جهاد فی سبیل الله و امر به معروف و نهی از منکر و 8 سال دفاع مقدس نهایتا دریافت که چی؟ .... چی؟ ... نه خودتون بگین، چــــــــی؟ اینکه یه تئوری پشت این گرانش وجود داره به نام تئوریه نسبیت. 


خوب من دیگه گردنم درد گرفته، پس بقیه مطلب بمونه واسه یه وقت دیگه انشا الله تعالی ...

۲۵ آذر ۹۴ ، ۱۵:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سپهر آریانی

raspberry pi به چه دردی میخوره

خوب یادم هست وقتی اولین بار در مورد بورد Raspberry Pi خبری خوندم چقدر هیجان زده بودم. ولی چند سال طول کشید تا اولین و تنها بورد خودمو بخرم. وقتی بسته از طریق پست به دستم رسید متوجه شدم نمیتونم بلافاصله ازش استفاده کنم چرا که فکر میکردم برای استفاده از بورد حتما نیاز به یه مانیتور که خروجی HDMI رو ساپورت میکنه دارم به علاوه یک Keyboard و یه Mouse. البته بعدا متوجه شدم که به این چیزا عملا نیازی نیست بلکه یک کابل شبکه و یک آداپتور برق و یک Memory Card تنها چیزیه که لازم دارم.


به هر حال تمام چیزهایی که لازم داشتم رو تهیه کردم و ROM پیشنهادی Raspbian رو دانلود کردم و پس از کمی کف و خون اونو روی Memory Card کپی کردم و نهایتا با دو چشم خودم شاهد بالا اومدن سیستم عامل Raspbian روی بورد بودم که برام خیلی عجیب و البته هیجان انگیز بود.


بعد از 30، 40 ثانیه دسکتاب Raspbian آماده بود و من هم بلافاصله شروع کردم به ور رفتن با سیستم عامل تا ببینم چه کارایی ازش بر میاد. کابل شبکه رو وصل نمودم و Firefox هم که آیکونش رو دسکتاب بود اجرا نمودم، هاهاها، آره، ایول، اینترنت بدون مشکل قابل دسترسی بود... اما سرعت کم پردازشی پردازنده ARM مورد استفاده Raspberry Pi باعث میشد که صفحات به کندی Render بشن و عملن بعد از باز کردن بیشتر از 2 صفحه Firefox به کلی از کار بیوفته. 


با خودم نشستم فکر کردم که خوب حالا که چی، میشه کار دیگه ای با این بورد کوچولو کرد که پولی که بالاش دادم حلال بشه یا فقط پول بی زبونو حروم کردم. جیزی به فکرم نرسید، این شد که با دلشکستگی خاصی بوردو گذاشتم تو کشوی میز و دیگه سراغش نرفتم تا چن ماه بعد که فکر راه انداختن یه FTP Server تو شبکه خونگی برای کپی کردن سریع فایلهام روی دستگاه های خونه مثل کامپیوترهام و گوشی هام به سرم زد. 


اولین ویژگی یه سرور اینه که همیشه در دست رس باشه، خوب کامپیوتر خونه با اون پاور پر مصرف گزینه خوبی واسه همیشه روشن بودن نیست، لپ تاپمم که کلا هیچ، چون همیشه دارم اینور و اونور میبرمش. داشتم فک میکردم که چه کنم که یهو ذهنم رفت سراغ بورد Raspberry Pi بی مصرفم! که البته تو اون لحضه کلی مصرف براش پیدا کردم.


سریع وصلش کردم به برق، مصرف یرق بورد چیزی حدود 5 ولته که اگه کل روزای سالم روشن باشه هزینه خاصی نداره. تو قدم بعدی وصلش کردم به مودم و روشنش کردم. با خودم قک کردم که من نیازی به سیستم عامل سنگین Raspbian ندارم و اصولا نیازی به دسکتاپ ندارم پس پریدم تو اینترنت و دنبال یه توزیع سبک تر لینوکسی گشتم که رو بورد نصب کنم و متوجه شدم Arch لینوکس روی ARMv6 هم کار میکنه و اصلا یه Port رسمی Arch برای Raspberry Pi موجوده به اسم ArchLinuxArm. دیگه چی از این بهتر. پس Memory Card بی زبونو فرمت همی کردم و روش Arch نصب همی نمودم. 


از اونجایی که نیازی به دسکتاپ نبود و همون خط فرمان کفایت مینمود بر آن شدم که دیگه بورد رو به مانیتور وصل نکنم و حتی کیبورد و ماوس را نیز از بورد جدا نمودم. لابد از خودتون میپرسید که کامپیوتر بدون مانیتور و ماوس و کیبورد که به درد عمه بیل گیتسم نمیخوره داداچ. اما اگه خوره Linux یا BSD یا کلن هر نوع Unix باشین میدونین که بیشتر ادمین های محترم تو خونه میشینن و از طریق ssh به سرور مورد نظر وصل میشن! اگه از ویندوز استفاده میکنین برای وصل شدن میتونین از نرم افزار PuTTY استفاده کنین، اگرم از هر نوع یونیکسی بهره میبرین که ssh از قبل روش نصب هست مگر اینکه خلافش ثابت شود. 


داستان اینجا تمام نمیشه چونگه تاز بعد از راه انداختن FTP Server متوجه شدم که میتونم از بوردم به عنوان Git Server، Http Server و هرچی سروره دیگه که وجود داره استفاده کنم.


یا ابلفضل! چه پست طولانی شد! پس دیگه نیازی به نتیجه گیری اخلاقی نیست.

۲۳ آذر ۹۴ ، ۲۱:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سپهر آریانی

تغییرات جدید در Yahoo

اخیرا شرکت Yahoo با ارائه ظاهر جدیدی برای سرویس Email خودش تونست دل خیلی از کاربرای قدیمیش رو که کم کم داشتن از Yahoo نا امید میشدن رو بدست بیاره. خود من که در ابتدا از Yahoo mail استفاده میکردم چند سال پیش به سرویس Gmail شرکت Google نقل مکان کردم ولی این تغییرات جدید در Yahoo mail منو خیلی تحت تاثیر قرار داده تا اونجا که اخیرا یکسری ای عملیات اینترنتی خودم رو از طریق Yahoo mail انجام میدم. این تغییرات محدود به سرویس Email شرکت Yahoo نمیشه بلکه میشه اونو در سرویسهای دیگه، مثل Flickr، Yahoo Messenger، Yahoo Calendar و سرویسهای دیگه Yahoo دید. جا داره که یاد آوری کنم شروع کننده این تغییرات، CEO جدید شرکت Yahoo یعنی خانوم مریسا مایر بوده که پس از سالها کار و تجربه در Google به شرکت رغیب یعنی Yahoo پیوست. بعد از پیوستن خانوم مریسا مایر به Yahoo سیاستهای جدید دیگری هم بکار برده شد که در آثر اونها Yahoo دست به تصاحب شرکت ها و یا سرویسهای محبوب بین استفاده کنندگان اینترنت زد، مثل خرید سرویس Tumblr و تعداد قابل توجهی از شرکتهای Strart up بوده. تا اینجای کار که نتیجه حضور ایشون مثبت به نظر میاد. امیدوارم که کیفیت سرویسهای Yahoo همینطور هر روز بهبود پیدا بکنه. آه، داشت یادم میرفت، اخیرا Yahoo لوگوی خودش رو بعد از سالها بروز رسانی کرده و به اون شکل مدرن تری داده، هرچند من از لوگوی قبلیش بیشتر خوشم میومد.
۱۲ آبان ۹۲ ، ۰۰:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سپهر آریانی

اولین پست

برای اولین پست، دوست داشتم یه شعر از خیام بذارم...


برخیز و مخور غم جهان گذران ... بنشین و دمی به شادمانی گذران

در طبع جهان اگر وفایی بودی ... نوبت بتو خود نیامدی از دگران


در ضمن برای کسانی که مثل خودم کمتر شعر میخوانند ولی دوست دارند با شاعران ایرانی بیشتر آشنا شوند، وبسایت رنجور را پیشنهاد میکنم. در این وبسایت دسترسی به لیست بزرگی از شاعران ایرانی و اشعارشان پیدا خواهید کرد. لطفا به این وبسایت بروید...

۰۶ آبان ۹۲ ، ۱۱:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سپهر آریانی