همه چیز و هیچ چیز

هرچی چرت و پرت که به ذهنم برسه و من حال تایپ کردنشو داشته باشم اینجا ظاهر میشه

۳ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

جاذبه چیست و از کجا آمده و به کجا میرود؟ (بخش دوم، سرنوشت گرانش)

امروز ترا دسترس فردا نیست ... و اندیشه فردات بجز سودا نیست
ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست ... کاین باقی عمر را بها پیدا نیست

در قسمت قیلی ماجراهای گرانش و دوستان با سرگذشت گرانش آشنا شدیم در این قسمت با سرنوشت گرانش آشنا خواهیم شد. بعـــــله در قسمت قبل گفتیم که انیشتین متوجه شد که در پس این عالم یک سری قاعده و قانونی موجوده به اسم نسبیت، اون فرض کرد که فضا و زمان به صورت هماهنگ و همراه در هم تنیده هستن مثل تار و پود لباس، تار و پود این دنیا رو تشکیل میدن. بنابر این توضیح، گرانش مانند یک خمیدگی در تار و پود فضا-زمان عمل میکنه که این خمیدگی بواسطه جرم اجسام در فضا-زمان بوجود میاد، درست مثل عکسی که در زیر میبینید.



این خمیدگی در فضا که توسط اجسام با جرم بالا تر ایجاد میشه در نهایت باعث میشه اجسام با جرم کمتر به سمت اون جسم بزرگه لیز بخورن و به بیان دیگه به سمت اون متمایل بشن. اما همین توضیح که بسیار قانع کنند به نظر میرسه تنها رفتار اجسام در مقیاس های بزرگ رو توجیه میکنه، در حالی که نیوتون قبل مرگش تو وصیتش تاکید کرده بود که گرانش هر جسمی که جرمی داشته باشه رو انگولک میکنه حالا میخاد اون جسم اندازه کهکشان راه شیری باشه یا اندازه کله شما خواننده محترم یا اندازه یه چیزی در حد نانو!

اما قانونی که انیشتین اونو اثبات کرد در اندازه های خیلی خیلی کوچیک غلط از آب در اومد و درست زمانی که همه داشتن نسبت به ماجرا مشکوک میشدن یهو سر و کله یه مساله کاملن جدیدی به اسم تئوریه کوانتوم پیدا شد که ادعا میکرد قطعه گم شده پازل بود. کسی که اونو به عنوان تئوریسین اصلی مکانیک کوانتوم میشناسن کسی نیست جز اوس مکس پلانک که از همان کودکی در یکی از قریه های آلمان مشغول به تحصیل علم مکانیکی زیر دست استادان به نام زمان خودش بود تا این که پس از کسب تجربه های فراوان و فعالیت در مکانیکی مجار ایران خودرو به فکر راه اندازی مکانیکی خودش به نام مکانیکی کوانتوم شد که بعدا به پیشنهاد باجناقش که خیلی آدم دنیا دیده ای بود حرف "ی" رو از تابلو مغازش برداشت و نتیجه اون شد: "مکانیک کوانتوم".
فیزیک کوانتوم وجود ذرات ریزتری از نوترون، الکترون و پروتون ها رو اثبات میکرد که در علم فیزیک کلاسیک که از زمان نیوتون فقید شروع شده بود ایجاد حالت استثنایی میکردن، بزارین اینجوری بگم که این ذرات خیلی ریز ناقلا در علم فیزیک کلاسیک نمیگنجیدندی و نیاز به فیزیک کوانتوم بود که اونا رو یه جا ساماندهی کنن چرا که بنی آدم اعضای یک پیکرند.
علم کوانتوم وجود ذرات بسیار ریزی رو پیشنهاد کرد به اسم گراویتون که گرانش رو کنترل میکنن تا از این راه زد و خورد های مواد در مقیاس های زیر اتمی و بلکه زیر پتویی و حتی زیر تر از اونو توضیح بده. تمام این فیزیک میزیکا باعث شدن که ما به فهم جدیدی از قوانین دنیا که هم چنان هم برقراره برسیم، فهمی که میگه: گرانش هنوز هم به عنوان یک مساله مرموز آلود! در علم فیزیک باقی مونده و یکی از بزرگترین موانع دانشمندان برای دست یافتن به یک تئوری واحد برای توضیح هر زد و خوردی بین اجسام و ذرات عالم هستی است.

خوب همونطوری که از بوش بر میاد مطلب ما به سر رسید، گراویتی به خونش نرسید. 
پس تا مطالب سر کاری دیگر بدرود...
۲۸ آذر ۹۴ ، ۱۴:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سپهر آریانی

جاذبه چیست و از کجا آمده و به کجا میرود؟ (بخش اول، تولد گرانش)

ای گرانش...

از کجا آمدی و آمدنت بهر چه بود؟ ... به کجا می روی آخر ننمایی وطنت (با طلب پوزش از خیام نیشابوری). 


همیشه سوالای زیادی در مورد شروع جهان و پایانش در ذهن کوچکم در رفت و آمد بودن و اینکه شروع جهان با دخالت مستقیم نیروی گرانش در ارتباط بود منو به این سمت کشوند که یه مطلب کوتاهی در این مورد بنویسم. البته برای اینکه از بار علمی این مطلب کم نشه چیزی از ذهن کوچکم تراوش نکردم بلکه بجاش مطلب یه سایت رو براتون به پارسی برگردوندم، پس اگه جایی غلط داشت با خار مادر و عمه منبع مطلب در میون بزارین، با تشکر!


گرانش یکی از چهار نیروی پایه ای (اولیه) جهان ما محسوب میشود که غیر قابل لمس نیز است. این نیرو همون نیروییه که باعث میشه سیارات و همینطور کل جهان هستی تو مدار خودشون مث عادم(آدم) در چرخش باشند. دوباره این همون نیرویی که باعث میشه ما رو زمین بچسبیم و تو هوا معلق نمونیم(یا به قول مادرم سرگردان و سیبیل نشیم)، همینطور گرانش نقش بسیـــــــــــــــــار مهمی در تمام اتفاقات طبیعی بازی میکنه از  جذر و مد آب اقیانوسا بگیر برو تا برسی به گردش خون بدن خودم و خودش. خوب با این همه تفاسیر، گرانش چوجوری بوجود می آید، ها؟ علم فیزیک با اون همه گرد و خاکی که به راه انداخته است هنوز نتوانسته است که مث آدم جواب قطعی و کاملی به این سوال بدهد! ولی یه حدسایی زده که منم خودم همین حدسا رو قبلن زده بودم.


اولین کسی که به صورت عمیق به سمت این سوال رفت کسی نبود جز مرحوم مغفور نیوتون علیه الفوتون (Isaac newton). بعــــــــله... نیوتون به ما پایه های فیزیک رو آموخت و کسی بود که انرژی جنبشی رو تعریف کرد شایدم اولین بار خودش اونو اختراع کرد، به هر حال نیوتون از قانون عمومی گرانشی برای تعریف اینکه گرانش چوجوری کار میکنه استفاده نمودندی. دستش درد نکنه، چون با همون تعریفش ما متوجه شدیم که هر دو شیئ که در این عالم هستی جرمی دارن میتونن از خودش گرانش در کنن و خوشونو به همدیگه جذب کنن. مث همین خانومای قند عسلی که در خیابون گرانش تولید میکنن. حالا هرچی جرمشون بیشتر و فاصلشون نزدیک تر اونوقت نیروی گرانششونم بیشتر تا اون حد که از یه جایی به بعد ناگهان نیروی گشت ارشاد نیز به عنوان نیروی پنجم عالم هستی وارد عمل میشود. یعنی نیروی گرانش با جرم اجسام و نزدیکی آنها نسبت به هم بی تفاوت نیست. حــــــالــــــا ... همه این توضیحات نیوتون فقط بخشی از کل ماجرا رو نشون میداد، البته نیوتون برای ادامه توضیحات حتی به ایران هم سفر کرد که دیگه عجل مهلتش نداد و در همون شهری که قبلا مال امپراطوری ایران بوده که من الان حضور ذهن ندارم درگذشت، به هر حال نیتون ایرانی بود(والا).


 چند هزار سال بعد یک دانشمند دیگری که اسمش انیشتین بود مقاله های نیوتون رو توی IEEE به صورت غیر قانونی دانلود کرد و متوجه شد یه جای کار ایراد داره و پس از کلی جهد و جهاد فی سبیل الله و امر به معروف و نهی از منکر و 8 سال دفاع مقدس نهایتا دریافت که چی؟ .... چی؟ ... نه خودتون بگین، چــــــــی؟ اینکه یه تئوری پشت این گرانش وجود داره به نام تئوریه نسبیت. 


خوب من دیگه گردنم درد گرفته، پس بقیه مطلب بمونه واسه یه وقت دیگه انشا الله تعالی ...

۲۵ آذر ۹۴ ، ۱۵:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سپهر آریانی

raspberry pi به چه دردی میخوره

خوب یادم هست وقتی اولین بار در مورد بورد Raspberry Pi خبری خوندم چقدر هیجان زده بودم. ولی چند سال طول کشید تا اولین و تنها بورد خودمو بخرم. وقتی بسته از طریق پست به دستم رسید متوجه شدم نمیتونم بلافاصله ازش استفاده کنم چرا که فکر میکردم برای استفاده از بورد حتما نیاز به یه مانیتور که خروجی HDMI رو ساپورت میکنه دارم به علاوه یک Keyboard و یه Mouse. البته بعدا متوجه شدم که به این چیزا عملا نیازی نیست بلکه یک کابل شبکه و یک آداپتور برق و یک Memory Card تنها چیزیه که لازم دارم.


به هر حال تمام چیزهایی که لازم داشتم رو تهیه کردم و ROM پیشنهادی Raspbian رو دانلود کردم و پس از کمی کف و خون اونو روی Memory Card کپی کردم و نهایتا با دو چشم خودم شاهد بالا اومدن سیستم عامل Raspbian روی بورد بودم که برام خیلی عجیب و البته هیجان انگیز بود.


بعد از 30، 40 ثانیه دسکتاب Raspbian آماده بود و من هم بلافاصله شروع کردم به ور رفتن با سیستم عامل تا ببینم چه کارایی ازش بر میاد. کابل شبکه رو وصل نمودم و Firefox هم که آیکونش رو دسکتاب بود اجرا نمودم، هاهاها، آره، ایول، اینترنت بدون مشکل قابل دسترسی بود... اما سرعت کم پردازشی پردازنده ARM مورد استفاده Raspberry Pi باعث میشد که صفحات به کندی Render بشن و عملن بعد از باز کردن بیشتر از 2 صفحه Firefox به کلی از کار بیوفته. 


با خودم نشستم فکر کردم که خوب حالا که چی، میشه کار دیگه ای با این بورد کوچولو کرد که پولی که بالاش دادم حلال بشه یا فقط پول بی زبونو حروم کردم. جیزی به فکرم نرسید، این شد که با دلشکستگی خاصی بوردو گذاشتم تو کشوی میز و دیگه سراغش نرفتم تا چن ماه بعد که فکر راه انداختن یه FTP Server تو شبکه خونگی برای کپی کردن سریع فایلهام روی دستگاه های خونه مثل کامپیوترهام و گوشی هام به سرم زد. 


اولین ویژگی یه سرور اینه که همیشه در دست رس باشه، خوب کامپیوتر خونه با اون پاور پر مصرف گزینه خوبی واسه همیشه روشن بودن نیست، لپ تاپمم که کلا هیچ، چون همیشه دارم اینور و اونور میبرمش. داشتم فک میکردم که چه کنم که یهو ذهنم رفت سراغ بورد Raspberry Pi بی مصرفم! که البته تو اون لحضه کلی مصرف براش پیدا کردم.


سریع وصلش کردم به برق، مصرف یرق بورد چیزی حدود 5 ولته که اگه کل روزای سالم روشن باشه هزینه خاصی نداره. تو قدم بعدی وصلش کردم به مودم و روشنش کردم. با خودم قک کردم که من نیازی به سیستم عامل سنگین Raspbian ندارم و اصولا نیازی به دسکتاپ ندارم پس پریدم تو اینترنت و دنبال یه توزیع سبک تر لینوکسی گشتم که رو بورد نصب کنم و متوجه شدم Arch لینوکس روی ARMv6 هم کار میکنه و اصلا یه Port رسمی Arch برای Raspberry Pi موجوده به اسم ArchLinuxArm. دیگه چی از این بهتر. پس Memory Card بی زبونو فرمت همی کردم و روش Arch نصب همی نمودم. 


از اونجایی که نیازی به دسکتاپ نبود و همون خط فرمان کفایت مینمود بر آن شدم که دیگه بورد رو به مانیتور وصل نکنم و حتی کیبورد و ماوس را نیز از بورد جدا نمودم. لابد از خودتون میپرسید که کامپیوتر بدون مانیتور و ماوس و کیبورد که به درد عمه بیل گیتسم نمیخوره داداچ. اما اگه خوره Linux یا BSD یا کلن هر نوع Unix باشین میدونین که بیشتر ادمین های محترم تو خونه میشینن و از طریق ssh به سرور مورد نظر وصل میشن! اگه از ویندوز استفاده میکنین برای وصل شدن میتونین از نرم افزار PuTTY استفاده کنین، اگرم از هر نوع یونیکسی بهره میبرین که ssh از قبل روش نصب هست مگر اینکه خلافش ثابت شود. 


داستان اینجا تمام نمیشه چونگه تاز بعد از راه انداختن FTP Server متوجه شدم که میتونم از بوردم به عنوان Git Server، Http Server و هرچی سروره دیگه که وجود داره استفاده کنم.


یا ابلفضل! چه پست طولانی شد! پس دیگه نیازی به نتیجه گیری اخلاقی نیست.

۲۳ آذر ۹۴ ، ۲۱:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سپهر آریانی